بی خیال ولی بر بام خیال

ساخت وبلاگ

من هرگــــز

به افــــــراد

کور

چشمــک نمی زنم

و

با افـــــراد

کـــــر

پــچ پـــچ

نمی کنم

بی خیال ولی بر بام خیال...
ما را در سایت بی خیال ولی بر بام خیال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : FARIBA fariba111 بازدید : 750 تاريخ : دوشنبه 19 مرداد 1394 ساعت: 0:43

 

هر کجا یاد خدا بود، تو را یادم، هست

هرکجایی که خدا بود ، مرا یاد آور...

 

http://upload7.ir/images/39406288378430434354.jpg

****************

*******

تمام راه ظهور تو با گنه بستم
دروغ گفته ام آقا كه منتظر هستم

 

montazer_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

كسي به فكر شما نيست راست مي گويم
دعا براي تو بازيست راست مي گويم

 

اگرچه شهر براي شما چراغان است
براي كشتن تو نيزه هم فراوان است

 

neyze_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

من از سرودن شعر ظهور مي ترسم
دوباره بيعت و بعدش عبور مي ترسم

 

من از سياهي شب هاي تار مي گويم
من از خزان شدن اين بهار مي گويم

 

zaman_Www.Shabhayetanhayi.ir

 

درون سينه ما عشق يخ زده آقا
ت تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا

 

كسي كه با تو بماند به جانت آقا نيست
ب براي آمدن اين جمعه هم مهيّا نيست

 

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

!!!!!!!!!!!!!!

بی خیال ولی بر بام خیال...
ما را در سایت بی خیال ولی بر بام خیال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : FARIBA fariba111 بازدید : 1098 تاريخ : پنجشنبه 8 مرداد 1394 ساعت: 23:14

ای ساربان آهسته ران کارام جانم می‌رود
 
وان دل که با خود داشتم با دلستانم می‌رود
 
من مانده‌ام مهجور از او بيچاره و رنجور از او
 
گويی که نيشی دور از او در استخوانم می‌رود
 
گفتم به نيرنگ و فسون پنهان کنم ريش درون
 
پنهان نمی ‌ماند که خون بر آستانم می‌رود
 
محمل بدار ای ساروان تندی مکن با کاروان
 
کز عشق آن سرو روان گويی روانم می‌رود
 
او می‌رود دامن کشان من زهر تنهايی چشان
 
ديگر مپرس از من نشان کز دل نشانم ميیرود
 
برگشت يار سرکشم بگذاشت عيش ناخوشم
 
چون مجمری پرآتشم کز سر دخانم می‌رود
 
با آن همه بيداد او وين عهد بی ‌بنياد او
 
در سينه دارم ياد او يا بر زبانم می‌رود
 
بازآی و بر چشمم نشين ای دلستان نازنين
 
کاشوب و فرياد از زمين بر آسمانم می‌رود
 
شب تا سحر می‌نغنوم و اندرز کس می‌نشنوم
 
وين ره نه قاصد می‌روم کز کف عنانم می‌رود
 
گفتم بگريم تا ابل چون خر فروماند به گل
 
وين نيز نتوانم که دل با کاروانم می‌رود
 
صبر از وصال يار من برگشتن از دلدار من
 
گر چه نباشد کار من هم کار از آنم می‌رود
 
در رفتن جان از بدن گويند هر نوعی سخن
 
من خود به چشم خويشتن ديدم که جانم می‌رود
 
سعدی فغان از دست ما لايق نبود ای بی‌وفا
 
طاقت نميارم جفا کار از فغانم می‌رود
 
" سعدی "
بی خیال ولی بر بام خیال...
ما را در سایت بی خیال ولی بر بام خیال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : FARIBA fariba111 بازدید : 861 تاريخ : پنجشنبه 8 مرداد 1394 ساعت: 23:20

 

خدای من

" منی " که کنارش

" تو " نباشی

" تومنی " نمی ارزد ...

 

*****************

 

به زندگی فکر کن

اما

غصه  آ ن را نخور

،،،

دوست بدار شاید فردایی نباشد

دوست بدار شاید فردایی باشد

اما

عزیزی نباشد

red_rose_www.jahaniha.com_6

بی خیال ولی بر بام خیال...
ما را در سایت بی خیال ولی بر بام خیال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : FARIBA fariba111 بازدید : 870 تاريخ : چهارشنبه 7 مرداد 1394 ساعت: 15:13